دنیا را جای بهتری برای زیستن کنیم (پروژه شادی عالیس)

این وبلاگ پروژه شادی و آرامش من است که در آن به تناوب به چگونگی و حل شادی ،آرامش و بهترزیستن درزندگی می پردازم.

دنیا را جای بهتری برای زیستن کنیم (پروژه شادی عالیس)

این وبلاگ پروژه شادی و آرامش من است که در آن به تناوب به چگونگی و حل شادی ،آرامش و بهترزیستن درزندگی می پردازم.

23 اردیبهشت 96-سیب های بزرگ زندگی

دقیقا یادم نیست چند سالم بود. اما یادم هست که مادرم به من دو عدد سیب داد تا بخورم. اولی خیلی بزرگ که در دستان کوچک من جا نمیشد و دومی متوسط رو به کوچک.

با خودم در کلنجکار بودم که ایتدا سیب بزرگ را بخورم و سپس کوچک را؟ یا نه. اول سیب کوچک را بخورم و بعد دخل سیب بزرگ را دربیاورم؟

در همین فکرها بودم که برادر کوچک ترم از راه رسید و سیب بزرگ من را که به نظر شیرین و آبدار هم بود قاپید و من ماندم و خشمم و سیب کوچکم در دست...

الان که بزرگ شده ام همین قاعده را سعی می کنم در زندگی ام پیاده کنم.هر جا می خواهم انتخاب کنم اول سیب بزرگ را انتخاب میکنم، امری که بهتر و شیرین تر هست چون شاید فرصت برای امتحانش از دست برود.

وقتی می خواهم لباس نویی که خریده ام بگذارم برای اینکه یک عروسی درست درمان!!!تر باشد تا بپوشم، وقتی میخواهم خودم را مهمان هدیه ای خوب بکنم، وقتی مرددم که کفش پاشنه بلند گران قیمتم را الان بپوشم یا بعدها که چند مهمانی با آن گذراندم.

یکی از ابزارهای شادی من این است که در لحظه از بهترین چیزی که دارم استفاده کنم. چون حال نقد من است و بعدها"نسیه برای من.

تامل: برای شادتر زیستن باید سیب های بزرگم را اول بخورم. شاید کسی وقتی حالی آن را فاپ زد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.