یک از مواردی که سریه ذهن منو به هم می ریزه و معده ام رو به عصیان می کشه
حساسیت های گاهی من به امر نظافت و جمع جوری اتاقمه. یعنی یهو گاهی میگم دلم میخاد هیچی نباشه تو اتاقم - دورم هیچی نباشه
با اینکه اتاقم خییییییییییلی مرتبه ولی چون انباری نداریم و همه چیزم داخلشه و خوبه
یا وقتی که قراره چند تا کار انجام بدهم و اون کارها رو توی ذهنم هی مرور میکنم
یا از کسی دلخورم و توی ذهنم راجب مساله تحلیل میکنم. قشنگ انگار دعوای حضوریه و بهم میریزم
اینقد که این موارد منو بهم میریزن مثلا خود جریانات اخیر بهم نریخته
باید سعی در اصلاحش کنم....
-مهم نیست اتاق شلوغه-مهم اینه مرتبه
-مهم نیست کلی وسیله دارم همشون لازمم میشن
-حیف خود آدم و سلامتیش نیست که بخای یکی رو قانع کنی که حق با تویه یا چرا اشتباه کرده؟